سیری در تاریخ سینما

لذت واقعی در فهم فیلم است نه فقط تماشای آن!

سیری در تاریخ سینما

لذت واقعی در فهم فیلم است نه فقط تماشای آن!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

اجداد سینما

تا به حال از خودتان پرسیده‌اید که چه می‌شود که در چند نقطه‌ی دنیا، همزمان دست کم دو گروه به فکر اختراع سینما می‌افتند؟ یکی همین ادیسون آمریکایی که با برق و لامپ می‌شناسید و دیگری هم برادران فرانسوی لومیر[1].

شاید واقعا بشر یا لااقل بشر ساکن قسمت غربی کره‌ی زمین، به نقطه‌ای رسیده که احساس می‌کرده باید یک چیزی برای سرگرم کردن خوش اختراع کند.

یا شاید می‌خواسته روح اومانیسم[2] تکامل‌یافته در تاریخ بعد از رنسانس[3]‌اش را در یک جایی متجلی کند.

شاید هم خسته از انواع و اقسام رفتارهای جاه‌طلبانه و منفعت‌طلبانه‌ی امپراطورها و پادشاهان، که آنان را در جنگ‌ها و کارخانه‌ها و زمین‌های زراعی به بیگاری می‌کشیدند و دستمزدشان را برای خود برمی‌داشتند[4]، به دنبال راهی برای فرار از این خودکامگی‌ها بود.

اصلا شاید هم، همه‌اش با هم اتفاق افتاده باشد. ولی مهم‌تر از این‌ها، این است که واقعا چقدر سینما با اهداف و غایات آن آدم‌هایی که باعث اختراعش شدند، درهم آمیخته است؟ خیلی‌ها می‌گویند همان طور که چاقو، ساخته شده تا ببرد و با چنین هدفی، نمی‌توان از آن انتظار مثلا چسب‌زخم را داشت، سینما هم در یک شرایط خاصی، ناخواسته با روح سرکش برخی آدم‌ها گره خورد و با اهداف آنان یکی شد.

البته برخی هم معتقدند اوضاع آن قدر‌ها هم خراب نیست. درست است که سینما، روی بنیان فکری انسان اومانیستِ رویاپردازِ مغرور به علم پوزیتیویستی قرن 18 و 19 اروپا، بنا شد اما باز هم جا دارد که برای اهداف دیگری هم از آن استفاده شود. درست مثل همان چاقو که هم می‌تواند بکشد و هم جراحی کند!

قضاوتش با شما! البته پیشنهاد می‌کنم منطقی باشید!

بگذریم...

همان طور که درخت از دانه و آب و نور و خاک رشد می‌کند، سینما هم از رمان و ادبیات و تئاتر و نقاشی و عکس و موسیقی درآمد. برای همین است که از همه یک ذره دارد. حالا شما بگویید آب و دانه و نور و خاک سینما، کدام به کدام است؟

اگر بخواهم راهنمایی‌تان کنم می‌گویم دانه هیچ کدام این‌ها نیست. دانه بیشتر همان چیزی است که بالاتر از آن حرف زدیم. دانه، اصلا خود بشر است. به قول مولوی:

دانه‌ی معنی بگیرد مرد عقل

ننگرد پیمانه را گر گشت نقل!

البته با احترام به مولوی، از نظر من، خود پیمانه را هم باید نگریست، چون من یکی که نمی‌توانم در بشقاب تخت، سوپ بخورم! برای همین هم اسم و عکس اجداد سینما را برایتان می‌گذارم....



 

 تائوماتروپ



کینوگراف یا فیلیپ بوک



زوپراکسیکوپ



زوئیتروپ



پراکسینوسکوپ



موتوسکوپ


نیکلئودیون



[1] - با برادران رایت که مخترع هواپیما بودند اشتباه نکنید! آن مال سال 1903 بود.

[4] - همان چیزی که ما به آن «استثمار« می‌گوییم.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی